پایان اسارت و خروج از شام بلا
بهرحال پس از هفت روز كه اهل بيت در شام بودند، به دستور يزيد، نعمان بن بشيروسائل سفر آنان را فراهم نمود و به همراهى مردى امين آنان را روانه مدينه منوّره كرد.
در هنگام حركت، يزيد امام سجّاد عليه السّلام را فرا خواند تا با او وداع كند، و گفت: خدا پسر مرجانه را لعنت كند! اگر من با پدرت حسين ملاقات كرده بودم، هر خواستهاى كه داشت، مىپذيرفتم! و كشته شدن را به هر نحوى كه بود، گرچه بعضى از فرزندانم كشته مىشدند از او دور مىكردم! ولى همانگونه كه ديدى شهادت او قضاى الهى بود! چون به وطن رفتى و در آنجا استقرار يافتى، پيوسته با من مكاتبه كن و حاجات و خواستههاى خود را براى من بنويس! (3) آنگاه دوباره نعمان بن بشير را خواست و براى رعايت حال و حفظ آبروى اهل بيت به او سفارش كرد كه شبها اهل بيت را حركت دهد و در پيشاپيش آنان خود حركت كند و اگر على بن الحسين را در بين راه حاجتى باشد برآورده سازد؛ و نيز سى سوار در خدمت ايشان مأمور ساخت؛ و به روايتى خود نعمان بن بشير را و به قولى بشير بن حذلم را با آنان همراه كرد.
و همانگونه كه يزيد سفارش كرده بود به آهستگى و مدارا طىّ مسافت كردند و به هنگام حركت، فرستادگان يزيد بسان نگهبانان گردا گرد آنان را مىگرفتند، و چون در مكانى فرود مىآمدند از اطراف آنان دور مىشدند كه به آسانى بتوانند وضو سازند.
%%%%%%%%%%%%%%%%%%
اوّلین زائر حسین(ع)
نخستین زائر امام حسین(علیه السّلام) جابر بود. در زمانى که همه از حکومت یزید در هراس و ترس بودند تنى چند با شهامت و تن دردادن به همه خطرات از امام به نیکى یاد کردند و به قاتلان و دشمنان او لعن و نفرین مى فرستادند یکى از پیشتازان برجسته این گروه جابر بود که براستى سند زرینى در ابراز علاقه به خاندان رسالت از خود به جا گذاشت و هنوز چهل روز از شهادت حضرت سیّد الشّهداء (علیه السّلام) نگذشته بود که به زیارت تربت پاک او شتافت.
زیارت جابر، یک زیارت عادى نبود، بلکه یک زیارت حماسى و توأم با اشک و آه و حسرت بود او با این عمل خود درسى بزرگ در زمینه ولایت و ابراز علاقه به خاندان پیامبر به آیندگان آموخت.
عطيّه عوفىمىگويد: با جابر بن عبد الله به عزم زيارت قبر حسين عليه السّلام بيرون آمدم و چون به كربلا رسيديم جابر نزديك شط فرات رفته و غسل كرد و ردائى همانند شخص محرم بر تن نمود و هميانى را گشود كه در آن بوى خوش بود و خود را معطر كرد و هر گامى كه بر مىداشت ذكر خدا مىگفت تا نزديك قبر مقدّس رسيد و به من گفت: دستم را بر روى قبر بگذار! چون چنين كردم، بر روى قبر از هوش رفت.
من آب بر روى جابر پاشيدم تا به هوش آمد، آنگاه سه مرتبه گفت: يا حسين! سپس گفت: «حبيب لا يجيب حبيبه!» ، و بعد اضافه كرد: چه تمناى جواب دارى كه حسين در خون خود آغشته و بين سر و بدنش جدائى افتاده است! ! و گفت:
"فاشهد انك ابن خيرالنبيين و ابن سيد المؤمنين و ابن حليف التقوى و سليل الهدى و خامس اصحاب الكساء و ابن سيد النقباء و ابن فاطمة سيدة النساء، و مالك لا تكون هكذا و قد غذتك كف سيدالمرسلين و ربيت في حجرالمتقين و رضعت من ثدي الايمان و فطمت بالاسلام فطبت حيا وطبت ميتا غير ان قلوب المؤمنين غير طيبة لفراقك و لا شاكة في الخيرة لك فعليك سلام الله و رضوانه و اشهد انك مضيت على ما مضى عليه اخوك يحيى بن زكريا."
من گواهى مىدهم كه تو فرزند بهترين پيامبران و فرزند بزرگ مؤمنين مىباشى، تو فرزند سلاله هدايت و تقوايى و پنجمين نفر از اصحاب كساء و عبايى، تو فرزند بزرگ نقيبان و فرزند فاطمه سيّده بانوانى، و چرا چنين نباشد كه دست سيدالمرسلين تو را غذا داد و در دامن پرهيزگاران پرورش يافتى و از پستان ايمان شير خوردى و پاك زيستى و پاك از دنيا رفتى و دلهاى مؤمنان را از فراق خود اندوهگين كردى پس سلام و رضوان خدا بر تو باد، تو بر همان طريقه رفتى كه برادرت يحيى بن زكريا شهيد گشت.
آنگاه چشمش را به اطراف قبر گردانيد و گفت:
"السّلام عليك ايتها الارواح التي حلت بفناء الحسين و اناخت برحله، اشهد انكم اقمتم الصلوة و آتيتم الزكوة و امرتم بالمعروف و نهيتم عن المنكر و جاهدتم الملحدين و عبدتم الله حتى اتاكم اليقين."
سلام بر شما اى ارواحى كه در كنار حسين نزول كرده و آرميديد، گواهى مىدهم كه شما نماز را بپا داشته و زكوة را ادا نموده و به معروف امر و از منكر نهى كرديد، و با ملحدين و كفار مبارزه و جهاد كرده، و خدا را تا هنگام مردن عبادت نموديد.
و اضافه نمود: به آن خدائى كه پيامبر را به حق مبعوث كرد ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شدهايد شريك هستيم.
عطيه مىگويد: به جابر گفتم: ما كارى نكرديم! اينان شهيد شدهاند. گفت: اى عطيه! از حبيبم رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مىفرمود: «من احب قوما حشر معهم و من احب عمل قوم اشرك في عملهم» ؛هر كه گروهى را دوست داشته باشد با همانان محشور گردد، و هر كه عمل جماعتى را دوست داشته باشد در عمل آنها شريك خواهد بود.
%%%%%%%%%%%%%%%%%%
:: موضوعات مرتبط:
پایان اسارت اهلبیت اطهار (ع) ,
,